امیرحسین جونامیرحسین جون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

خاطرات پسرمون امیرحسین

این روزهای ما

1393/7/28 10:18
220 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه ی دوستهای عزیزم که تو این مدت که نبودیم به یادمون بودن و بهمون سر زدن. از همتون ممنونم که به یادمون بودیدHello

راستش ما تو این روزها حسابی درگیر خونه تکونی و کار عید بودیم  به خصوص که عید امسال از سالهای قبل خیلی برامون شیرینتره ..اخه امسال اولین عیدی هست که گل پسرمون پیش ماست 

از امیر حسین بگم که خرید عیدشو کرده بگم حسابی شیطون شده و با روروئکش کلی شیطتنت میکنه..و وقتی به یه دیوار میخوره اونقدر جیغ میزنه که بریم و به دادش برسیم و برگردونیمش 

چند روز پیش هم من تو اشپزخونه مشغول کار بودم و امیرحسینم تو روروئک که یهو دادش رفت هوا اومدم دیدم با سر رفته تو میز..سرشم باد کرد و قرمز شد..کلی گریه کرد بچم از خودش کلی صدا درمیاره اونم با صدای خیلی بلند و عاشق سر و صداست ..راستی هفته قبل هم یه مسافرت کوتاه به محلات و زنجان رفت که متاسفانه یادم رفت عکس بگبرمزبانکده محصل..خب دیگه بریم سراغ عکسها:

         

یه روز که تسنیم اومده بود خونمون:

          

       

         

         

         

                               پسردوست داشتنیم با تو بودن خیلی شیرینه 

         نوشته شده در تاریخ 15 اسفند 92

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)